سنگر دفاع از آرمانها لایحمل هذا العلم الا اهل البصر والصبر
| ||
|
گر چه پیروزی از آن من و تو خواهد بود شرط اول قدم آنست که مجنون باشیم نیست خالی دل ارباب یقین از غصه -=-=-=-=-=- سخن از فتنه شد و چرت غزل شد پاره قصه تلخ است، چه تلخ است بگویم یا نه قصه آن بود که دشمن دهنش آب افتاد آتش فتنه چنان شد که خدا می داند قصه آن بود که یک طایفه که فتنه از اوست آری آن طایفه خود را ز خدا منفک کرد سامری گفت بیایید به شهرت برسیم سامری گفت که در شور حکومت شعف است گر چه یاران علی بودند، سازش کردند نکته ها بر لبمان رفت و خریدار نبود قصه آن بود که یک طایفه درویش شدند گاه از این سوی سخن، گاه از آن سو گفتند خواستند امر نماید به همیت مولا همچو امروز پر از فتنه شود فرداها مگر این نغمه ز نای شهدا جاری نیست که سکوت من و تو وقت خطر جایز نیست همه گفتند بمان، مرتبه پیمایی کن دست کم سمت حوالی وطن هجرت کن همه گفتند بمان، او سخن دیگر داشت -=-=-=-=-=- کوچ کرد از وطنش بال و پری پیدا شد گفت هنگام قیام است سر و جان بازید -=-=-=-=-=- وای اگر اهل بصیرت، احد از یاد برند گفت ای پاک دلان، ختم به خیر است این راه این چنین بود اگر یک شبه رسوا شد خصم این چنین است که ما بیرق و پرچم داریم عبرت آموز ز تاریخ که خائن کم نیست و خدا هست و هر آن چیز که از وی باقیست این چنین بود که ایران همه عاشورا شد و حسین بن علی باز به امداد آمد منبع : شیعه مدیا نظرات شما عزیزان: |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |